۶ ساله بود که توسط عادلشاه اسیر و سپس اخته شد که به همین دلیل او را «آغا» میخوانند. با برکناری عادلشاه، از مشهد گریخت و پیش خانوادهٔ خود بازگشت. او ۱۰ سال آینده را در کنار پدرش محمدحسنخان قاجار که رؤیای پادشاهی ایران را داشت، سپری کرد اما با وجود برتری کوتاه مدت قاجاریان بر دیگر مدعیان، کریمخان زند آنها را شکست داد و آقامحمدخان را به عنوان اسیر با خود به شیراز برد. در شیراز وکیل با آقامحمدخان با مهربانی رفتار کرد و از او در مسائل مختلف مشورت میخواست. آقامحمدخان ۲۰ سال آنجا ماند تا اینکه کریمخان درگذشت. سپس با کمک خدیجه بیگم، عمهاش که همسر کریمخان بود، از شیراز گریخت و خود را به مازندران رساند.
شهر درگیر طاعون شد و این طاعون به سرعت در میان محاصره کنندگان هم شایع گردید. خان قاجار نیروهایش را به سمت چشمه علی در نزدیکی دامغان عقب راند و در نهایت به مازندران بازگشت. آقامحمدخان، آقامحمدشاه یا آغامحمدخان قاجار (۷ محرم ۱۱۵۵ ه. ق – ۲۱ ذیالحجه ۱۲۱۱ ه.ق) از سال ۱۷۹۶ تا ۱۷۹۷ م. به تحکیم پایههای قدرت خود پرداخت—اتفاقی که در نهایت منجر به تأسیس سلسلهٔ قاجار شد که بیش از یک سده بر ایران حکومت کرد. برای شناخت این دوره باید به دوران پایانی حکومت صفویه و رویکار آمدن نادرشاه افشار توجه داشته باشیم. در این دوران ما با یک دوره طولانی از جنگها مواجه هستیم که به ناآرامیها پایان نمیدهد.
در همین سال هدایت الله خان دوباره با قوای تازه نفس به گیلان باز گشته بود كه سرانجام در جنگ و گریزهایی كه میان او و مصطفی خان دولو سردار آقا محمد خان روی داد، شكست خورد و هنگام فرار وقتی كه در كشتی نشسته بود تیر خورد و كشته شد. آغا محمد خان پس از اجرای مراسم تشریفاتی در دشت مغان راهی خراسان شد که توسط نواده نابینای نادرشاه یعنی شاهرخ اداره میشد. آغا محمد خان در مشهد ابتدا به زیارت حرم رفت و بلافاصله پس از زیارت حمام خون در مشهد به راه انداخت. به او گفته بودند که نادرشاه جواهرات بسیاری را در مشهد پنهان کرده است. اخته کردن یک شاهزاده در جامعه مردسالار آن روز یعنی از بین بردن شانس وی برای حکومت.
آنچه باید درباره آقامحمدخان قاجار بدانید:
قتل آقا محمد خان از قسمتهای مبهم و ناگفته تاریخ است ایبنا-از همه چی
آقامحمدخان قاجار از تولد تا کشته شدن در کنار قلعه شوشی. جثهاش چنان بود که مانند نوجوانی ۱۵ ساله به نظر میرسید و به همین جهت نفرت داشت به او زل بزنند. میدانست که وضعیتش را میدانند اما تلاش میکرد آن را پنهان کند؛ چنانکه حتی حرمسرا تشکیل داد.[۱۶۸] دوستدار مطالعه و شکار بود و در زمان خواب برایش شاهنامه میخواندند. شجاع و ستیزهجو بود اما از کیاست خود بیش از شمشیرش استفاده میکرد؛ چنانکه حاج ابراهیم گفت «سرش برای دستش کاری باقی نمیگذاشت»[۱۶۹] و کریمخان «پیران ویسه» خطابش میکرد.
با اینکه مردم کرمان و همین ارتش اندک بیش از ۴ ماه، از ۱۷ ذیقعده ۱۲۰۸ تا اول ربیعالثانی ۱۲۰۹ق/۱۷ ژوئن ۱۷۹۴ تا ۲۶ اکتبر ۱۷۹۴م پایداری کردند، اما زیر فشارهای نظامی آقامحمدخان و قحط و غلا در شهر، آخرین پناهگاه زندیان فرو ریخت و لطفعلیخان آواره بم گردید. آقامحمدخان در کرمان جنایت و سنگدلی را به نهایت رساند. شمار کشتگان، کور شدگان، زنان و دخترانی را که میان ارتشیان آزمند و خشمناک تقسیم شدند، چندین هزار عکس آغا محمدخان قاجار تن برآورد کردهاند. حتی ملامحمدساروی مورخ دربار خان چون وقایع جمعه ۲۹ ربیعالاول ۱۲۰۹ق/۲۴ اکتبر ۱۷۹۴م را مینگارد، نمیتواند از یاد «شنایع و قبایح و مناهی و فضایح» خودداری کند (شهر در ۲۹ ربیعالاول سقوط کرد لیکن پایداری مردم تا اول ربیعالثانی به درازا کشید). آقامحمدخان در نبردهای پراکندهای در اصفهان در برابر علیمرادخان (برادرزادهٔ کریمخان) و جعفرخان (پسر صادقخان، برادر کریمخان) شرکت جست، اما رقیب اصلی او لفطعلیخان زند بود که در ۲۰ سالگی پس از تاراندن رقیبان خانگی به تخت پادشاهی نشسته بود.
معماری کاخ آقا محمدخان قاجار گرگان
با وجود اینکه آقا محمدخان همه تلاش خود را برای ثبات سلطنت فتحعلی شاه انجام داد، باز هم نتوانست شرایطی کاملا مساعد را برای او ایجاد کند؛ زیرا آنها هنوز هم بهتنهایی نمیتوانستند این مسیر را هموار کنند. میتوان گفت طی این مسیر توسط آقا محمدخان قاجار با یاری ابراهیم خان کلانتر صورت گرفت. نقش او در این زمینه قابل انکار نیست؛ زیرا او بود که با داشتن تجربیات لازم، دولت قاجار را در تبدیل یک دستگاه ایلی به دستگاه متمرکز دولتی همراهی و راهنمایی کرد. یک شب از خطای فراشان خود در خلوت و سستی آنها در انجام وظایفشان خشمگین شد و دستور داد سر آنها را بزنند تا عبرت سایرین شود. این فراشان سه نفر با نامهای صادق گرجی، عباس مازندرانی و خداداد اصفهانی بودند. صادقخان شقاقی که از سرداران لشکر آقا محمدخان قاجار بود به نزد شاه رفت و از او خواست خدمتکاران خود را عفو کند یا اجرای فرمان را بهدلیل اینکه شب جمعه بود، یک شب به عقب بیندازند.
- آغا محمد خان مدتی در دربار عادلشاه افشار بود و مشهور است در آنجا همه کودکان از وی میترسیدند.
- حسینقلی خان که او را «پادشاه بی تخت و تاج» نامیده اند، در ۱۱۸۱ق/۱۷۶۷م توسط دو تن از غلامان خود کشته شد و این امر موجب شد که برادرش آقامحمدخان برای مدتی در دربار کریم خان در شیراز تحت مراقبت شدیدتری قرار گیرد.
- از عواملی که بر شکل نگرش و رفتار وی موثر واقع شد، عامل وراثت بود.
- جسد آقامحمدخان را ابتدا در شوشی دفن کردند و سپس به تهران و از آنجا به نجف انتقال دادند.
- جنگ بزرگی درگرفت و درحالی که ابتدا پیروزی با لطفعلیخان بود، در پایان آقامحمدخان پیروز شد.
- پس به طبس رفت و با کمک امیرحسینخان زنگویی ۳۰۰ سوار فراهم و آهنگ یزد کرد و با شکست علینقیخان بافقی آنجا را بگشود و روانه شیراز گشت.